به او اعتماد کن

 

مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود  . با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود ، هیچ گاه شاد نبود .  او خدمتکاری داشت که ایمان در درونش موج می زد . روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت : ارباب ! آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟! او پاسخ داد : بله . خدمتکار پرسید : آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آن را همچنان اداره خواهد کرد؟ ارباب دوباره پاسخ داد : بله . خدمتکارگفت :
پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آن را اداره کند ؟  به او اعتماد کن ، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند . به او اعتماد کن ، وقتی که نیرویت کم است . به او اعتماد کن ، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی ؛ اعتمادت قوی ترین چیزها خواهد بود.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت وفاتوس معرفی کالا یلدا مارکت آموزش بازی پوکر اوماها ohama بطور کامل اینکوگراف آموزش استخراج بیت کوین انتخاب های زندگی در شیدایی دست نوشته های یک مانی Larry طراحی و ساخت کوره زغال واموزش زغال لاخولی سنتی